علت ماندگاری شهید سلیمانی اخلاص اوست
ایسنا/قزوین نماینده مردم قزوین البرز و آبیک در مجلس اظهار کرد: علت ماندگاری شهید قاسم سلیمانی اخلاص اوست هرکسی که با اخلاص و نیت پاک برای خداوند متعال و مردم کار کند و از جانش بگذرد، خود و خانوادهاش ماندگار میشود چراکه انسانهای مخلص ماندگار هستند. اخلاص هست که انسان را در این دنیا و آن
ایسنا/قزوین نماینده مردم قزوین البرز و آبیک در مجلس اظهار کرد: علت ماندگاری شهید قاسم سلیمانی اخلاص اوست هرکسی که با اخلاص و نیت پاک برای خداوند متعال و مردم کار کند و از جانش بگذرد، خود و خانوادهاش ماندگار میشود چراکه انسانهای مخلص ماندگار هستند. اخلاص هست که انسان را در این دنیا و آن دنیا جاودانه میکند. بنابراین کار باید با اخلاص انجام شود و معامله باید با خدا باشد.
لطفاله سیاهکلی در ایام شهادت سردار سلیمانی درخصوص ابعاد شخصیتی حاج قاسم، مبارزه در جبهه مقاومت و مکتب سلیمانی در گفتوگو با ایسنا مطالبی مطرح کرد که در ادامه متن کامل این گفتوگو را میخوانید.
ابعاد شخصیتی حاج قاسم را چطور تبیین میکنید؟
حاج قاسم یک سیاستمدار کارکشته و یک دیپلمات و درعینحال یک فرد نظامی مقتدر بود. او سیاست را برای خودنمایی استفاده نمیکرد بلکه از سیاست برای اقتدار کشور چه در داخل و چه در خارج بهره میبرد و این نشانه دهنده یک شخصیت در تراز بینالمللی در حوزه سیاستگذاری بود.
نظر شما در خصوص مکتب حاج قاسم که اولین بار از لسان رهبر معظم انقلاب بیان شد، چیست؟
حاج قاسم سلیمانی درمجموع فعالیتهایی که یک فرد بهعنوان یک عضوی از جامعه باید داشته باشد را باهم داشت، به همین دلیل به حرکت سردار مکتب گفته میشود. مکتب یعنی اینکه شما در هرموضوع میتوانی از شخصیت حاج قاسم سؤال کنید و جواب بگیرید، بنابراین ازاینجهت او یک فرد نبود بلکه یک مکتب بود و پاسخ خیلی از سؤالات در دوره زندگی مبارزاتیاش وجود داشت، بنابراین میتوان حاج قاسم را در قالب یک مجموعه دید.
حاج قاسم در شبکههای مجازی بهعنوان قهرمان نامبرده میشود، درباره شاخصههای قهرمان امت اسلامی بفرمایید؟
حاج قاسم هم برای کشور ایران اقتدار ایجاد کرد و هم برای کشورهایی مثل یمن، لبنان و عراق و خیلی کشورهای دیگر، درواقع حاج قاسم نشان داد قبیلهگرایی، ملیت و زبان در مکتب او جایگاهی ندارد، بلکه وی انسانیت و مبارزه با ظلمی که به مسلمانان توسط استکبار جهانی، شیطان بزرگ و برخی از کشورهایی که شیطانک هستند روا میشد را سرلوحه کار خود قرار داده بود، ازاینجهت او نهتنها یک قهرمان ملی است بلکه یک قهرمان بینالملل محسوب میشود. مخصوصاً در حوزه امت اسلامی و میبینیم که فعالیت او منحصر به شیعه نبود از این حیث او یک قهرمان در ابعاد بینالمللی محسوب میشود و کلیدواژهٔ قهرمان امت اسلامی، کلیدواژهٔ کاملاً درستی است که با مکتب سردار هم همخوانی دارد.
فکر میکنید چرا سردار هم در زمان زنده بودن استکبار را شکست داد و هم در زمان شهادتش؟
ما نماد شیطان بزرگ را در آمریکا دیدیم و فرزند نامشروع آن نیز در منطقه به نام صهیونیسم وجود دارد، در دنیا کسی نتوانسته بود در حوزه نظامی با آمریکا درگیر و او را از ادامه فعالیت عاجز کند. تا جایی که آمریکا در مقابل برنامههای حاج قاسم آنقدر مستأصل باشد که مجبور شود ایشان را ترور کند. یعنی یک دولت، عملیات ترور را برای یک فرد طراحی میکند و این اوج اضمحلال استکبار جهانی است.
کشوری که مدعی کدخدایی عالم است یک فرد را آنقدر برای روحیه خونریز و استکباری خودش مزاحم و خطرناک میبیند و علیرغم اینکه میداند افتضاحی برای شخصیت جهانیاش به وجود خواهد آمد او را را ترور میکند و تا دنیا دنیاست این بدنامی در پیشانیاش نوشته شده است. بنابراین حاج قاسم هم در حیاتش آنها را در منطقه سرکوب میکرد و هم شهادتش اثبات کرد که این شیطان بزرگ یک قدرت پوشالی است چراکه یک فرد از جامعه ایران اسلامی او را وادار به شکست کرد. بهطور حتم آمریکا نمیتواند این شکست و لکه ننگ را از تاریخش پاک کند.
درباره مکتب قاسم سلیمانی بیشتر صحبت بفرمایید
من معتقد هستم که مکتب سلیمانی همهاش صلح بود، مکتب جنگ نبود و جنگ او نیز برای صلح بود همچون جنگ امام حسین (ع) که برای اصلاح قیام کرد. در اسلام واژه جنگ نداریم ما در مقابل گردن کشان و شیاطینی که میخواهند دنیا را به آتش بکشند و به مستضعفان ظلم کنند میایستیم، درواقع اسلام میایستد.
آمریکا ضعیفکش است و جمهوری اسلامی مدافع ضعفاست. بنابراین مکتب حاج قاسم و تفکر ایشان تفکر مبارزه با شیطان است. ما پیشقدم در جنگ نیستیم. شروع جنگ دست آنهاست ولی ادامه و پایان جنگ دست آنها نیست بلکه مکتب حاج قاسم تعیینکننده است. بنابراین حاج قاسم همهاش برای صلح بوده و مبارزه او در برابر استکبار را باید مبارز صلح و مکتب صلح برای دنیا تعریف کرد.
از لحظه شهادت و حس و حالی که در شخص شما وجود داشت بفرمایید
من صبح در حال رفتن به دیدار شخصی بودم که در اتومبیل خبر شهادت سردار را شنیدم. کسانی که همراه من بودند، سکوت عجیبی که در من حاکم شده بود را دیدند و بعد که گریه کردم و افسوس خوردم به حال خودمان که یک چنین شخصیتی را از دست دادیم و اینکه چرا برای ما چنین اتفاقی نمیافتد و ایکاش روزی ما هم به همین سبک دنیا را بگذاریم و برویم. چه چیزی بهتر از اینکه انسان برای آرمانهایش جان دهد بالأخص در برابر شیطان بزرگ آمریکا وجود ندارد.
اما این را هم باید عرض بکنم، مکتب حاج قاسم که برگرفته از مکتب امام حسین (ع)، اسلام اصیل و محمدی است آنقدر نیرو در این کشور پرورش داده که جای خالی او را با شخصیتهای دیگری پر کند و استکبار جهانی و دشمنان بدانند که ایران پر از حاج قاسم سلیمانی است.
علت ماندگاری سردار سلیمانی چیست؟
علت ماندگاری شهید قاسم سلیمانی اخلاص اوست هرکسی که با اخلاص و نیت پاک برای خداوند متعال و مردم کار کند و از جانش بگذرد، خود و خانوادهاش ماندگار میشود چراکه انسانهای مخلص ماندگار هستند. اخلاص هست که انسان را در این دنیا و آن دنیا جاودانه میکند. بنابراین کار باید با اخلاص انجام شود و معامله باید با خدا باشد. در مکتب ما نیست که اگر کاری انجام میدهیم توقع تشکر داشته باشیم یا منت بر گردن کسی بگذاریم؛ چراکه باید توقع پاداش را از خدا داشته باشیم.
شما چه توصیهای برای جوانانی دارید که رهرو این مکتب هستند؟
جوانان ما الحمدالله صاحبان اندیشه و تحصیل کردهاند. درواقع جوانان امروز ما با جوانی که در ابتدای انقلاب بو به لحاظ دانش و درک از شرایط متفاوت است. چون آن موقع افراد تحصیل کرده بسیار کم و افراد معدودی بودند که شرایط را میفهمیدند. امروز الحمدالله با فضای بازی که جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده و دنیا هم که به طریق تکنولوژی نوین کوچک شده خیلی خوب میتوان درک درستی از محیط اطراف داشت. درواقع امروز باید مراقب فتنهانگیزیهای دشمن باشیم چون در شرایط فتنه است که انسان سخت میتواند حقیقت را پیدا کند و در گرد و خاک فتنه حقیقت گم میشود. اما سایر امور به دلیل تحصیلات و دانش جوانان ما که بهمراتب از جوانان ابتدای انقلاب باهوشتر و متدینتر هستند در دفاع از دین و مملکت قویتر است و جای نگرانی نیست.
یک مدیر در تراز جمهوری اسلامی ایران باید چه شاخصی از حاج قاسم داشته باشد؟
خضوع سردار در برابر مردم و تکریم مردم یک از ویژگیهایی هست که باید مدیر داشته باشد و شجاعانه تصمیم بگیرد و در برابر وظایفی که دارد مسئولانه عمل کند. سیاستگذار و تصمیمگیر باید پاسخگوی تصمیم و سیاستهایش باشد. درواقع یک مدیر باید تصمیم بگیرد و پس از آن مسئولیت تصمیمش را بر عهده بگیرد. اگر همه این ابعاد را لحاظ کند مدیریت هوشمند و بامعنایی خواهد شد.
انتهای پیام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰